English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (9245 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stovepipe U لوله بخاری
tun U لوله بخاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
chimney sweeper U کسی که دوده لوله بخاری راپاک میکند
inglenook U گوشه لوله بخاری
ingle-nook U [گوشه لوله بخاری]
Other Matches
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets U بست لوله دوراهی لوله
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
stoves U بخاری
halituous U بخاری
radiator U بخاری
radiators U بخاری
chimneys U بخاری
stove U بخاری
chimney U بخاری
heaters U بخاری
gaseous U بخاری
steam lance U یخ اب کن بخاری
heater U بخاری
fireplaces U بخاری منقل
steam brake U ترمز بخاری
turn cap U خفه کن بخاری
chimney U بخاری دیواری
fireplace U بخاری منقل
chimneys U بخاری دیواری
vapoury U بخاری بخارمانند
fender U پیش بخاری
fire side U بخاری دیواری
fire side U پای بخاری
fire screen U پنجره بخاری
fire place U بخاری دیواری
grate U بخاری پنجرهای
grate U بخاری تو دیواری
steam hammer U چکش بخاری
radiators U خنک کن بخاری
radiator U خنک کن بخاری
steam pile driver U دنگ بخاری
steam pile driver U شمعکوب بخاری
steamship U کشتی بخاری
stoker U سیخ بخاری
mantelpiece U نمای بخاری
mantel board U در بالای بخاری
grated U بخاری پنجرهای
grated U بخاری تو دیواری
grates U بخاری پنجرهای
grates U بخاری تو دیواری
chimney breasts U سینه بخاری
chimney breast U سینه بخاری
mantlepieces U نمای بخاری
mantelpieces U نمای بخاری
interior heater U بخاری اتومبیل
fire guard U پیش بخاری
firesides U پای بخاری
chimney piece U پیش بخاری
andiron U پیش بخاری
chimneypiece U نمای بخاری
chimneypiece U گچ بری بخاری
pokers U سیخ بخاری
fireside U پای بخاری
fire-irons U لوازم بخاری
soot U دوده بخاری
poker U سیخ بخاری
electric heater U بخاری برقی
mantlepieces U گچ بری دور بخاری
mantel piece U گچبری دور بخاری
mantelpieces U گچ بری دور بخاری
mantlepieces U طاقچه بالا بخاری
mantelpieces U طاقچه بالا بخاری
mantelpiece U طاقچه بالا بخاری
hearth rug U قالیچه پیش بخاری
kitchener U بخاری خوراک پزی
mantel U طاقچه بالا بخاری
chimney-back U صفحه پشت بخاری
steam shovel U خاک انداز بخاری
fireguard U سپر جلو بخاری
mantelpiece U گچ بری دور بخاری
louvers U فانوس دودکش بخاری
louvre U فانوس دودکش بخاری
fire irons U لوازم پای بخاری
firescreen U سپر جلو بخاری
wood stove U بخاری هیزمی یا چوبی
battery steamer U کوره باتری بخاری
capital U سرستون سرلوله بخاری
fireguards U سپر جلو بخاری
louver U فانوس دودکش بخاری
firedog U سه پایه پیش بخاری
franklin stove U بخاری اختراعی فرانکلین
abat vent U کلاهک دودکش بخاری
chimney piece U ارایش روی بخاری
heaters U بخاری دستگاه تولید گرما
andiron U سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
heater U بخاری دستگاه تولید گرما
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
fire irons U سیخ و سه پایه وسایراسبابهای جلو بخاری
steamboat U قایق بخاری باکشتی بخارسفر کردن
yachts U کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
inhalator U اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
chimney-mantle U [قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
yacht O کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
chimney-corner U [گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
poked U کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
pokes U کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
poking U کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
space heater U بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
overmantel U ارایش طاقچه دار در روی نمای بخاری
poke U کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
steeplejack U بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
paddle boats U کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
steeplejacks U بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
paddle boat U کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
chimney sweeps U کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
chimney sweep U کسی که کارش پاک کردن لولهی بخاری و شومینه است
snag boat U کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
non condensing U ماشین بخاری که بخار کارکرده رابجای اینکه تبدیل به اب کند بهوامی فرستد
back pressure turbine U توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
backlog U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
spout U لوله
spouting U لوله
fire hose U لوله اب
spouted U لوله
pipe line U خط لوله
pipe layer U لوله کش
pipe fitter U لوله کش
stave U لوله اب
blast pipe U لوله دم
blast main U لوله دم
pipe cutter U لوله بر
pipe U لوله
chimneys U لوله
rolled U لوله
drain pipe U لوله
rolls U لوله
ductile U لوله شو
pipelines U خط لوله
hosing U لوله
rouleau U لوله
pipeline U خط لوله
hickey U لوله خم کن
bores U لوله
downtake U لوله
roll U لوله
spouts U لوله
nose U سر لوله
chimney U لوله
noses U سر لوله
valves U لوله
hose U لوله
valve U لوله
hosed U لوله
discharge head U سر لوله
hoses U لوله
bore U لوله
water pipe U لوله اب
cylinder U لوله
nozzle U سر لوله اب
nozzles U سر لوله اب
tube U لوله
conduits U لوله
tubes U لوله
cylinders U لوله
duct U لوله اب
cannons U لوله
cannon U لوله
hosepipe U لوله
plumber U لوله کش
plumbers U لوله کش
tube cutter U لوله بر
piped U لوله
conduit U لوله
clips U لوله
clip U لوله
tubulation U لوله
clipped U لوله
clippings U لوله
sequacious U لوله شو
by pass U لوله فرعی
flexible pipe U لوله خرطومی
bx cable U لوله ب ایکس
waste pipe U لوله زهکش
dome-pot U لوله سفالی
bustle pipe U لوله حلقوی
enteron U لوله هاضمه
Recent search history Forum search
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1end of pipe
1several states in united stats limit "end of pipe "discharges into natural water bodies to 500 mg/L of total dissolved solids
0آبگذر با دو مجرای لوله ای
0معنی grip ring و grip insert و insert plate در اتصالات لوله
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com